هوراد جونيهوراد جوني، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

مینویسم برای عزیزترینم

نیم سالگی آقا کوچولوی من

1392/6/27 20:45
نویسنده : ندا
116 بازدید
اشتراک گذاری

هوراد جون نیم ساله شد. تو این مدت سرم شلوغ بود و نتونستم بیام اینجا. مامان بابای من از اصفهان اومده بودند و تا فردا هم مهمون ما هستند. هر چند بخاطر شرایط هوراد جون که همیشه باید در سکوت بخوابه فکر کنم بهشون سخت گذشت. متاسفانه هوراد در ساعت مشخصی باید بخوابه و موقع خواب هم معمولا گریه زاری راه میندازه و بابایی اش باید کلی رو دست توی حیاط و این اتاق و اون اتاق راش ببره تا بخوابه. قلق خوابش را هم بابایی اش میدونه. خلاصه ما هر شب از ساعت های ٨-٩ کارمون همینه و مهمون هم که واسمون بیاد طبعا سختش میشه. بهر حال ازشون ممنونم چون کلی به من کمک کردن. هوراد ١١ شهریور نیم ساله شد و ما دو سه روز قبلش یه جشن کوچولو واسش گرفتیم با حضور خانواده من و رضا و فرداش هم بابا محسن به همین مناسبت ما را واسه ناهار بیرون دعوت کرد و این اولین حضور هورادی در رستوران بود . تا حالا واسه غذا خوردن نبرده بودیمش بیرون(به استثنا یه شب که رفتیم بوف).

روز پنجشنبه هم رفتیم باغ و آب و هوایی تازه کردیم.

هوراد جونی باز هم نیم سالگیت مبارک.

اینم چند تا عکس از نیم سالگیت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

آتنا مامانیه روشا یدونه
6 آبان 92 16:28
نیم سالگیت مبارک گلم چه کیک خوشگلی حتما خوشمزه هم بوده نوش جونتون


مرسی ممنون از محبتت